معنی بازیکن سابق ملوان

لغت نامه دهخدا

ملوان

ملوان. [م َ ل َ](اِ) ناوبر در کشتیهای تجارتی.(فرهنگستان). || دریانورد. ملاح.

ملوان. [م َ ل َ](ع اِ) شب و روز.(مهذب الاسماء)(دهار). شب و روز. واحد آن مَلا است.(منتهی الارب)(آنندراج). شب و روز یا قسمتی از آن دو.(از اقرب الموارد). به صیغه ٔ تثنیه، شب و روز.(ناظم الاطباء). و رجوع به ملوین شود.
- امثال:
من لم یؤدبه الابوان یؤدبه الملوان.(امثال و حکم ص 1749). نظیرِ: نعم المؤدب الزمان:
ای نیاموخته ادب ز ابوان
ادب آموز زین پس از ملوان.
سنائی(از امثال و حکم ایضاً).
رجوع به همین مآخذ شود.

معادل ابجد

بازیکن سابق ملوان

380

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری